چهارشنبه سوری از کجا میآید؟
مراسمی برای استقبال از بهار و زنده شدن طبیعت
چهارشنبه سوری به فرانسوی” Tchahârchanbé Souri “, از قدیم در ایران رسم و رسوم خاصی داشته است. در شهرهای مختلف کشور، اقوام کرد و لر و ترک و بلوچ و… هر کدام روشی برای برپایی جشن سه شنبه پایانی سال داشتند. دلیل انتخاب روز سه شنبه نیز، نحسی این روز بر اساس داستان ها و حکایت های قدیمی بوده است. این که ایرانیان قدیمی معتقد بودند روز سه شنبه روز خوش یمنی نیست و باید با برپایی جشن و آیین و رسومی، این روز را خوش یمن کرد. البته حتماً حالا همه می دانند که هیچ خوش یمنی و بد یمنی وجود ندارد اما بسیاری از مردم همچنان این روز را گرامی می دارند و در سه شنبه پایانی سال به جشن و شادی مشغول می شوند.
درباره تاریخچه رسم چهارشنبه سوری و ریشه آن بیشتر بدانیم .
هفت کپه آتش و پریدن از روی آن با زمزمه کردن «زردی من از تو، سرخی داخل از من» را میتوان ماندگارترین کیش چهارشنبه سوری، آخرین سه شنبه شب سال دانست که همچنان در کوچه پس کوچههای ایران، افغانستان، تاجیکستان، بخشی از ازبکستان و حتی قرقیزستان انجام میشود. مراسمی برای استقبال از بهار و زنده شدن طبیعت که نمیتوان برای آن، رسوم و تاریخچهای مکتوب یافت.
نخستین و کهن ترین کتابی که در آن به جشن آتش افروزی در شبی در پایان سال اشاره شده است، کتاب « تاریخ بخارا » نوشته ی ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی (286تا 358 هجری قمری) است. در این کتاب که به نام « مزارات بخارا » نیز شناخته می شود، واقعه ای به شرح زیر که در میانه ی سده ی چهارم و زمان «منصور بن نوح سامانی» روی داده است، نقل شده است:
دومین کتاب شاهنامه فردوسی است که او نیز در شعرهایش به این «عادت قدیم» اشارههایی داشته است ,درباره نیک بودن روز چهارشنبه برای برگزاری جشن در باور ایرانیان از داستان رزم بهرام چوبینه با «پرموده» پسر ساوه شاه آگاهی هایی می توان به دست آورد. در این داستان چنین می خوانیم:
هنگامی که هر دو سپاه آماده ی رزم بودند، ستاره بینی بهرام را پند می دهد که:
[2 ]
از آنجا که آزمایش گذر از آتش در بهرام شید (سه شنبه) پایانی سال روی داده بود، از چهارشنبه تا ناهید شید (جمعه یا آدینه) جشن ملی اعلام شد و در سراسر کشور پهناور ایران به فرمان کیکاووس سور و شادمانی برپا شد. از آن پس به یاد گذر سرفرازانه ی سیاوش از آتش، ایرانیان همه ساله، واپسین شب بهرام شید (سه شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکی او با پریدن از روی آتش جشن می گیرند.
هاشم رضی از پژوهشگران معاصر درباره ارتباط چهارشنبه سوری و گذر سیاوش از آتش، چنین می گوید:
بیشتر بخوانید :
آیا می دانید در فلسفه آتش بازی ها و رسم و رسوم چهارشنبه سوری،چه نکاتی قید شده و چگونه باید این روز را سپری کرد؟
بعضی از آیین های متداول در شب چهارشنبه سوری
برگزاری چهارشنبه سوری، که در همه ی شهرها و روستاهای ایران سراغ داریم، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه ی سال (یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه)، بیرون از خانه، جلو در، در فضایی مناسب، آتشی می افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می پرند و با گفتن : «زردی من از تو، سرخی تو از من»، بیماری ها و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند، تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند.از باورها و رسم های چهارشنبه سوری که هنوز به کلی فراموش نشده اند و در برخی از شهرها و روستا ها هنوز این مراسم ها برگزار میشوند عبارتند از :
به غیر از روشن کردن آتش و پریدن از روی آن، آئین و مراسم دیگری از جمله فالگوش ایستادن، قاشقزنی و کوزه شکستن نیز از سایر آیینهایی هستند که خصوصا در دهههای گذشته بیش از امروز به انجام میرسیدند. مردم نیت میکردند و پشت دیوارها فالگوش میایستادند تا از پچپچهایی که میشنیدند نیت خود را تعبیر کنند. در همان شب، کوزهها را پر از آب می کردند و از پشت بام به زیر می انداختند تا نحسی و بدی سال گذشته از میان برود. در مراسم قاشقزنی جوانان صورت خود را میپوشاندند، به درب خانهها رفته و صاحبخانه را با صدای کوباندن قاشقها به ظرف خبر میکردند تا به آنها شیرینی و آجیلهای مشکلگشا بدهد.
دیگر مراسم چهارشنبه سوری
آش چهارشنبه سوری
خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می کردند و در شب چهارشنبه آخر سال« آش ابودردا» یا «آش بیمار» می پختند و آن را اندکی به بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند. این رسم خوب باعث شده بود که در شهر، شب چهارشنبه پایانی سال هیچ فردی سر گرسنه بر بالین نگذارد.
توپ مروارید
در میدان ارک طهران توپ جنگی قدیمی وجود داشت که مدت صد سال بالای تکه سنگ بزرگی جا گرفته بود. شب های چهار شنبه سوری هر کسی که آرزویی داشت در کنار این توپ قرار می گرفت و یکبار دور توپ می چرخید. دعا می کرد و نذر می کرد و بعد در آرزوی برآورده شدنش می نشست.
چهارشنبه سوری و ادیان دیگر
خداداد رضاخانی، تاریخ دان مقیم آمریکا معتقد است که رسوم چهارشنبه سوری، «تک و بیبدیل» نیست، هر کدام از آنها را میتوان در فرهنگهای دیگر هم یافت. مانند قاشقزنی در هالووین، بان فایر در انگلیس یا از روی آتش پریدن در بخشهایی از ترکیه.
در تقویم ارامنه هم روز چهاردهم فوریه، چهل روزه شدن مسیح به عنوان «عید ترندز»” تیارن اند آراچ” Tiarn End Arach یا “عید ترندز” Terendez نامگذاری شدهاست نامگذاری شده که محور آن آتش است. غروب روز سیزدهم در حیاط کلیساها و خانهها آتشی روشن میشود و روز بعد با اجرای مراسم عبادی، این جشن به پایان میرسد.
ارمنیها از نظر قومی و زبانی به اقوام هند و اروپایی تعلق دارند و از نظر جغرافیایی، ارمنستان در منطقهای واقع شده که گمان میرود منشا کوچ اصلی اقوام آریایی باشد. موعد چهارشنبه سوری، شش هفته پس از این جشن است.
بیشتر بخوانید :
چرا در چهارشنبه سوری از روی آتش می پریم؟
یک آیین کهن ایرانی است که ریشه در اساطیر ، فرهنگ و اعتقادات مردم این سرزمین دارد . در توضیح فلسفه چهارشنبه سوری اشاره به این نکته ضروری است که ایرانیان باستان به 5 نیرو در وجود انسان اعتقاد داشتند:
1- نیروی ” جان ” یا همان قوه محرکه و نیروی حیاتی که ما را به تحرک وا می دارد.
2- نیروی دیگر ” وجدان ” یا ” دئنا ” نام داشت . این نیرو خیر و شر را تشخیص می دهد و پس از مرگ مورد مؤاخذه قرار می گیرد .
3- این نیرو ” بوی ” نام دارد که به معنای حواس یا قوای تشخیص نیک و بد است .
4- نیروی دیگر” روان ” است و همان چیزی است که به اعتقاد ایرانیان باستان در قیامت مورد مؤاخذه قرار می گیرد و به بهشت یا دوزخ برده می شود.
5- اما پنجمین نیرو ” فروهر ” نامیده می شود و بهره ایست از نیروی خداوند که در وجود انسان به ودیعه گذاشته شده و پس از مرگ به سوی پروردگار باز می گردد . این همان بخشی است که در اسلام می گویند : اناالله واناالیه راجعون .
ایرانیان بر این باور بودند که 5 روز آخر سال تا 5 روز بعد از سال نو یعنی مدت 10 روز ، فروهر افراد درگذشته به زمین بر می گردند و به نزد خانواده هایشان می آیند تا از حال آنها مطلع شوند ، که آیا خوشبختند ؟ آیا به یاد خداوند ، آیین و مناسک دینی و فروهر ها هستند یا نه ؟ به همین خاطر مراسم چهارشنبه سوری و در واقع جشن سوری و نوروز شکل می گیرد.
ایرانیان در نخستین شب از 5 شب آخر سال بر سر بام ها آتش روشن می کردند تا هم کار مقدسی انجام داده باشند، و هم فروهر ها راه منزل خود را پیدا کنند.
همچنین تا شب ورود فروهر ها مراسم خانه تکانی هم انجام می شد و افراد خانه لباس نو بر تن می کردند و با شروع سال نو دشمنی ها و کدورت را کنار می گذارند تا خشنودی فروهرها فراهم شود.
ارتباط ریشه آئین چهارشنبه سوری با اسلام و زرتشت
اما در هر حال هیچ سندی وجود ندارد که چه زمانی، چه کسانی و بر چه اساسی تصمیم گرفتند برخی از این رسوم را در شب چهارشنبه آخر سال جمع کنند و به پایکوبی بپردازند. آقای خداداد رضاخانی تاکید دارد که اگرچه سنتها به مرور زمان تغییر میکنند اما هیچوقت از بین نمیروند.
نانوشته ماندن این آیین کهن باعث شده که روایتهای بسیاری پیرامون آن به وجود آید؛ ربط دادن چهارشنبه سوری به زرتشت یا اسلام…..
اما عموم تاریخدانان و پژوهشگران معتقدند که این آیین ارتباطی به مذهب ندارد و تاکنون سندی از چنین گمانی پیدا نشده بلکه سینه به سینه تا به امروز منتقل شده است.
نماد آتش را به زرتشت نسبت میدهند و اسلام را از جهت نامگذاری آن مطرح میکنند. به این صورت که پیش از ورود اعراب به ایران، طبق تقویم زرتشت، هر ماه به سی روز تقسیم میشد و هر روز نامی مشخص داشت، در نتیجه هفتهای نداشتیم که «چهارشنبه» و مراسم «چهارشنبه سوری» به آن نسبت داده شود. به باور این گروه، قیام مختار برای خونخواهی از حسین بن علی، امام سوم شیعیان با برپایی آتش روی بامها اتفاق افتاد.
به باور رضاخانی ریشههای تاریخی چهارشنبه سوری به «قرنها و هزاران سال پیش» برمیگردد که نوشتاری از آن موجود نیست:
«آیین چهارشنبه سوری تمامی شاخصههای آیینی کهن را داراست. رسوم آن در فرهنگ مدرن شهرنشین یا قرون وسطای شهرنشین محلی از اعراب ندارد. ما نمیدانیم در هزاران سال پیش چه رسوم دیگری برای این مراسم وجود داشت، در نتیجه ممکن است در تاریخ از آن استفادههای مختلفی شده باشد.
مثلا در مورد قیام مختار، ممکن است او از آتش روشن کردن استفاده کرده باشد. اما هیچ سندی مربوط به اسلامی بودن آن وجود ندارد و استفاده احتمالی مختار را هم نمیتوان به چهارشنبه سوری ربط داد.»
از سوی دیگر به گفته این تاریخدان ایده هفتهگذاری از ابتکارات «بابلیهای باستان» بوده است، در نتیجه در دنیای قبل از اسلام هم «هفته» شناخته شده بود:
«در آن زمان هم برای آبیاری مزارع و گذر فصلها و ارتباط آن به کشت و زار به هفته نیاز داشتند. اسامی روزهای هفته هم اگرچه جدید به نظر میآید ولی یونانیها هم مثل ما روزهای هفته را با تلفیق عدد و کلمه میخوانند. اما برای اینکه در چه روزی این مراسم برگزار میشده، هیچ سندی نیست.»
اما از یک جهت میتوان چهارشنبه سوری را برای نگهداشتن تقویم به زرتشت ربط داد. تقویم زرتشتی 12 ماه 30 روزه دارد یعنی یک سال 360 روزه. در نتیجه 5 روز پایانی سال گمشدهاند.
به گفته رضاخانی متدیانان آیین زرتشت این 5 روز را به مناجات و رفتن به عبادتگاه میپرداختند و خود را برای سال نو و نوروز آماده میکردند و برای همین «شاید تعیین چهارشنبه سوری در یکی از آخرین جشنهای پیش از نوروز به این 5 روز گمشده مرتبط باشد.»
عبدالغنی نیکسیر، پژوهشگر افغانستانی و عضو هیات مدیره انجمن ادبی هرات نیز در این خصوص معتقد است که چهارشنبه سوری «میراثی» است از زمان «آریاییها که ربطی به مذهب ندارد» و امروز به فرصتی برای شادی و گردهمایی تبدیل شده است.
در افغانستان، مردم آخرین سه شنبه شب سال را در باغ «ملت» هرات جمع میشوند و با روشن کردن آتش این شب را تجلیل میکنند: «اما متاسفانه به دلیل چند دهه جنگ در افغانستان، پرداختن به این رسم هم کمتر شده است. دغدغه مردم، جنگ است اما در کوچه پس کوچهها پیش از رسیدن بهار میتوان پایبندی به این آیین را کم و بیش مشاهده کرد.»
بیشتر بخوانید :
چهارشنبه سوری در ترانه های قدیمی
در این میان بسیاری از علاقهمندان به آیینهای کهن کوشیدهاند تا از طرق مختلف، چنین رسمی را زنده نگه دارند. به عنوان نمونه مراسم چهارشنبه سوری در گذشته همراه با ترانههایی خاص اجرا میشد که اسماعیل خان مهرتاش، موسیقیدان (1283- 1359) ضمن بازسازی برخی از این ترانهها روی آنها آهنگ گذاشت و از شاعران طنزپرداز آن زمان خواست تا برای آنها شعر بسرایند. این ترانهها در تئاتر «باربد» لالهزار بین دو پرده نمایشنامه یا هنگام تغییر دکور صحنه به اجرا در میآمد. بعدها رادیو و تلویزیون بخشی از این ترانهها را در چهارشنبه سوری پخش میکردند.
ترانه قدیمی “چهارشنبه سوری” با صدای مهدی مقدم
ترانه قدیمی “چهارشنبه سوری” با صدای استاد ناصر مسعودی
سید جواد بدیع زاده، اسماعیل مهرتاش و در اندازه ای محدودتر ابوالحسن صبا از موسیقیدانان نام آوری بودند که به این مقوله توجه نشان دادند. در این بین نقش استاد مهرتاش از همه برجسته تر و سرنوشت سازتر است، و حتی عده ای از مطلعین وی را مشوق دیگران در این زمینه دانسته اند. اسماعیل مهرتاش با تجربه کافی در تار نوازی و قریحه ای توانا در نغمه پردازی، آثاری به یادگار گذاشته است که به یقین، از مایملک فرهنگ صوتی مردم کوی و برزن گرفته شده و با اطمینان می توان گفت که نغمه اصلی ساخته های استاد مهرتاش بسیار محدود بوده و از یکی دو جمله ابتدایی تجاوز نمی کرده است، در این مجموعه اما، ما نه به صورت اصلی و ابتدایی آن ترانه ها، بلکه با شکل پرورده ای از نغمات مواجه هستیم که صرف نظر از کلام و لحن خواننده، می توان آن را در فضای موسیقی کلاسیک شهری ایران دانست.
“چهارشنبه سوری” اثر محمد منتشری
هیچ نمیدانیم که در تاریخ کهن، مراسم چهارشنبه سوری به چه نحو دیگری برگزار میشده، اما آنچه امروز از آن باقیمانده نیز با این آیین کهن متفاوت است. جنگ در برخی از کشورها مثل افغانستان، یا ممنوعیت شادی و گردهمایی در ایران، در تغییر این آیینها بینقش نبوده است.
در چند دهه اخیر جشن چهارشنبه سوری که در واقع جشنی برای شادمانی مردم و دربرگیرنده ی بسیاری رسم های زیبا همچون قاشق زنی، کوزه شکستن، شالگردانی، فالگوش ایستادن و آتش بازی بود، با همراه شدن با کاربرد ترقه ها و مواد آتش زای خطرآفرین، چهره ای خشن یافته است و از معنای راستین خود دور شده است تا جایی که ماجراجویی گروهی از جوانان سبب شده است گروهی از سالمندان و کهنسالان که ایستادن در کنار جوانان در پای آتش را بسیار دوست می دارند، از بیم آسیب دیدن، نشستن در کنج خانه و پای تلویزیون را بر رفتن به کوچه و خیابان ترجیح دهند و این جشن ملی به گونه ای کم فروغ برگزار شود. برای زنده کردن این رسم ها و آیین های زیبا اراده ای استوار در اندازه ملی را باید به کار بست تا با شناساندن این رسم های زیبا در قالب فیلم، پویانمایی و دیگر برنامه های دیداری و شنیداری، بار دیگر این جشن با همه رسم های آن اجرا شود و جایگاه باشکوه خود در زندگی ما ایرانیان را بازیابد.
امروز در ایران جشن چهارشنبه سوری به مهمانیهای خصوصی تبدیل شده که گاه شاید هیچ خبری از آتش هم در آن نباشد. یا نارنجکهای دستسازی که توسط شهروندان عادی ساخته و منفجر میشود و موجب آسیب خوردن افراد مختلف خصوصا کودکان میشود. چه بسا بسیاری از کودکان و نوجوانان، امروز از سر «زردی من از تو، سرخی تو از من» هم بیخبرند.
پی نوشت ها
1- ابوجعفرمحمد بن جعفر نرشخی. تاریخ بخارا. ترجمه ی: ابونصر قبادی. به کوشش: تقی مدرس رضوی. تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1351، ص 37.
2- فردوسی، ابوالقاسم. شاهنامه ی فردوسی. به تصحیح رستم علی یف، انستیتوی خاورشناسی آکادمی علوم اتحاد شوروی، جلد هشتم، مسکو، 1970، ص 377تا 379؛ بیت آخر به نقل از نسخه ی دستنویس موزه ی بریتانیا.
3- رضی، هاشم. جشن های آتش. تهران، انتشارات بهجت، ص 96
منابع :